کاندیداها اغلب در حالی وارد جلسه آزمون آیلتس می شوند که کتابخانه ای از عبارت های مفید شروع کننده جمله (sentence openers) در ذهن دارند، مانند:
“One of the main reasons why … xyz …”
یا
“One of the main disadvantages associated with …”
بعضی حتی یک کلیشه کامل از پیش آماده (template) از عبارتها یاد می گیرند و در خلال آزمون، صرفا جمله ها را براساس تاپیک مورد سوال، تکمیل می کنند. گاهی نیز به این جملات به عنوان روشی برای نوشتن یک “topic sentence” رجوع می کنند. ازین رو این خطر وجود دارد که عبارت هایی از این قبیل به نوعی shorthand یا jargon شوند، به این معنا که اغلب بدون در نظر گرفتن معنای گسترده تری که آنها در دل خود دارند، به کار می روند.
Jargon (noun)
Special words and phrases that are used by particular groups of people, especially in their work:
Military/ legal/ computer jargon
اصطلاح “topic sentence” در اصل به معنای نوشتن یک ایده (write an idea) است. همان طور که در مورد thesis statement ها شاهد بودید، جمله های حاصله اغلب نماینده ایده اصلی پاراگراف (the main of the paragraph) نیستند و در نتیجه کارکردی را که قرار است داشته باشند، به انجام نمی رسانند.
در بسیاری از essay های بند اسکور 6 یا 6.5 نوعی فقدان ایده علنی را بین زبان آموزان شاهد هستیم. این اشکال احتمال ناشی از کاربرد عبارت های حفظ شده (pre-learned phrases)، مانند موارد فوق است که کاندیداها بدون فهم کامل به کار می برند و به آنها یک احساس کاذب نوشتن چیزی با معنی می دهد؛ در واقع تنها کمکی که آنها می کنند پرکردن صفحه با چند سطر رایتینگ بیشتر است.
منشا این کلیشه های آماده (templates) احتمالا تمرین هایی هستند که معلم ها معمولا با زبان آموزان در بندهای 4 و 5 کار می کنند تا در رایتینگ رشد کنند. در سطوح (levels) پایین تر، خوب است که به زبان آموزان یک قالب پاراگراف از پیش آماده (template) داده شود تا به آنها در یاد گرفتن نحوه شرح دادن (explain) و به هم ربط دادن (connect) ایده ها به شیوه ای کنترل شده (in a controlled way) کمک کند. این قالب از پیش آماده (template) به عنوان یک چهارچوب برای جمله های زبان آموزان عمل می کند اما در کانتکست IELTS، چنین عبارت هایی (phrases) به عنوان یک مجموعه کنترل کننده از مسیرها (a controlling set of tracks) عمل کرده و باعث می شود که essay از آن به بعد (همان مسیرها را) دنبال کند. این شیوه نوشتن معنایش این است که شما نمی توانید به صورت طبیعی و راحت به task روز امتحان پاسخ دهید و تنها می توانید به صورت مکانیکی (mechanically) و تصنعی (unnaturally) تسک را پاسخ دهید.
آزمونی که با استفاده از یک کلیشه حفظ شده (learned template) بتوان بر آن مسلط شد، یک آزمون reliable نخواهد بود. ما به دفعات دیده ایم که استفاده کردن از یک رویکرد ثابت (fixed approach) برای جواب دادن تیپ های سوالات و نیز استفاده از عبارت های از پیش مشخص شده کلیشه ای (set phrases from a template)، منجر به جواب هایی می شود که در واقع به پرسش آزمون (test question) پاسخ نمی دهند که یکی از فاکتورهای رایج در رایتینگ با بند 6.5 است. یک رویکرد ثابت (fixed approach) تا حدی شبیه به شرکت در رقابت های نقاشی با استفاده از یک نوع الگوی ثابت است آن هم در جایی که مضمون یا تمی (theme) که به شما داده می شود هر بار تغییر می کند.
اگر رویکرد شما به آزمون رایتینگ، تمرکز (focus) کردن بر کمیت ها (چندتا پاراگراف / جمله / ایده / مثال)، استراکچر (مثلا در کجا thesis statement یا opinion خود را بیاورید) و استفاده از عبارت های از پیش تعیین شده (set phrases) برای شروع کردن topic sentence هایتان باشد، آنگاه شما به جای فکر کردن به ایده هایی که بتوانید درباره آنها بنویسید، دارید مکانیکی (mechanically) فکر می کنید، و به احتمال خیلی زیاد در بند 6 یا 6.5 درجا خواهید زد.
ایده کلیدی:
اگر خواهان دستیابی به بند 7 یا بالاتر هستید باید پیش از هر چیز به فکر ایده ها باشید، پیش از آن که به نوع زبانی که برای بیان آن ایده ها نیاز دارید، فکر کنید. استفاده از یک فرمول به این معناست که شما نمی توانید به شیوه ای انعطاف پذیر (flexible) بنویسید و به شیوه ای مناسب (appropriately) به task داده شده در آزمون پاسخ دهید (respond).