هنگام آماده شدن برای یک امتحان، شما تنها چیزهایی را یاد می گیرید كه قرار است در آن امتحان ارزیابی شود. بنابراین، كانون توجه (focus) امتحان بر روی مطالعه شما و تدریس معلم در كلاس نیز تاثیر میگذارد. به این ویژگی اثر wash back می گویند و یكی از مواردی است كه طراحان سوال به آن خیلی توجه می كنند. در دهه 1970، سیستم های آزمون زبان (Language Testing Systems) تاكید بسیار زیادی بر گرامر، ترجمه و آثار درسی كلاسیک (Classical Literature) داشتند. به همین دلیل معلمان آن زمان روی آن تمركز كرده بودند؛ این آزمونها خود باعث عامل ناتوانی در ارتباط برقرار كردن در موقعیت های روزمره (Everyday Situation) بودند.
از دهه 1980، رویكرد ارتباطی (Communicative Approach) روش آموزش زبان بوده است كه بسیار به كار میرود و هدف آزمون IELTS هم منعكس كردن این رویكرد است. در روش Communicative برای تدریس زبان، تاكید اصلی روی ارتباط (Communication) و مطالب معتبر (Authentic Materials) است. برای همین است كه IELTS گرامر شما را فقط از طریق اثر (impact) آن بر توانایی شما برای انتقال دادن واضح و دقیق ایده های خودتان یا از طریق درک شما از مواد و مطالب معتبر (Authentic Materials) مرتبط با موقعیت های (situations) آكادمیک یا work-based، می سنجد.
همان طور كه خواهید دید، این روشی حساب شده است برای وادار كردن شما به یاد گرفتن مهارتها و زبانی كه مدرک شما (Certificate) ادعا می كند شما آنها را دارید. مواد و مطالبی (materials) كه در دهه 1970 برای یاد گرفتن انگلیسی استفاده میشد، فقط در صورتی معتبر (Authentic) بودند كه روی میزهای كافه ها عكس میمون داشتیم و آگهی های روزنامه ها هم به صورت شعرهای زیبایی، موزون نوشته شده بود.
این روزها، یک معلم زبان خوب كارش را با فهمیدن آنچه شاگردانش نیاز دارند، یاد بگیرند (اغلب از طریق فعالیت speaking) آغاز می کند. این معلم مواد و مصالح معتبر (Authentic Materials) را ارائه می كند (present)، مثلا با استفاده از تكست های ریدینگ یا لیسنیگ و سپس با استفاده از تمرین های task-based كنترل شده، شاگردانشان را در عمل تمرین می دهد (practice). بعد از آن، زبان آموزان را تشویق می كند كه زبان جدید را از طریق بازی های كلاسی (classroom games) و نقش بازی كردن (role play) در یک written task یا در real situations خارج از كلاس، تولید كنند. این روش در تمام كتاب های درسی و منابع خوب هم منعكس شده است. بنابراین زبان آموزانی كه به روش خودآموز (self-study) كار می كنند هم می توانند از این رویكرد (approach) بهره ببرند.
اگر كتاب های درسی دارید كه نسبتا سریع تمامش كرده اید، بهتر است آنها را مرور كنید تا مطمئن شوید از هیچ مرحله ای بدون انجام آن نپریده اید (skip). برای مثال، اگر كتابی را به صورت غیر قانونی دانلود كرده و ركوردها را ندارید، “presentation” یا “practice” – یعنی مراحل كلیدی یادگیری زبان را از دست داده اید (miss out).