در اوایل دهه 1970، بیشتر معلم های زبان از روشی به نام (audio-lingual method) استفاده می کردند. این سیستم براساس این تئوری که یادگیری یک زبان مانند پرورش دادن یک عادت (developing a habit) است و بهترین روش برای انجام آن، تکرار کردن عبارت های از پیش تعیین شده (set phrases) به دفعات بسیار است، تعریف شده بود. برای همین هم، معلمان زبان با یک پرده بزرگ (screen)، یک پروژکتور و یک دستگاه ضبط و پخش نوار کاست (tape recorder) وارد کلاس می شدند. تصاویری از یک گربه، سگ، میمون و میز به دانش آموزان نشان می دادند. بعد از چندین ماه پیاپی، همه دانش آموزان کلاس یک صدا جمله هایی مانند زیر را با صدای بلند می خواندند (chanted) :
The cat is under the table.
The monkey is on the table.
The dog and the cat are next to the table.
بچه های تمام کلاس گوش می دادند و جمله ها را بدون حتی دیدن (یا فهمیدن) کلمات آن، تکرار می کردند. به نظر این سبک تدریس خیلی ناامیدکننده و گیج کننده است. بعدا روش grammar-translation دوباره آمد که در آن، زمان و کارکرد گرامر را با ترجمه کردن داستانها و ترجمه کردن ادبیات کلاسیک یاد می گرفتیم. اشکالات این دو روش به وضوح زمانی مشخص میشد که مثلا زبان آموز در سلف سرویس دانشگاه یا در یک کافه تریا قادر نبود به درستی منظورش را بفهماند یا معنی آگهی هایی که این طرف و آن طرف برای اجاره خانه وجود داشت را درک کند. حتی بعد از چندین سال انگلیسی خواندن، فرد احساس می کرد beginner است و ممکن بود چند هفته اول مهاجرت یا تحصیل او در یک کشور انگلیسی زبان مانند کابوس برایش بگذرد.