مفهوم Not Given در ریدینگ سبب بیشترین بحث و سردرگمی برای داوطلبان آزمون آیلتس شده است. یک باور رایج اینست که این گزینه به معنای جستجو در متن برای یافتن چیزی است که وجود ندارد. این مطلب در مورد آزمون واقعی (real test) صادق نیست. اگر چنین باشد، سوال مایه ناامیدی داوطلب و ناعادلانه خواهد بود زیرا زمانتان را برای گشتن به دنبال چیزی که وجود ندارد هدر خواهید داد. برخی از ویدئوها (در یوتیوب میگویند) اصلا برای پیدا کردن پاسخهای “Not Given” زحمت نکشید، آنها آنجا نیستند و یا اگر نمیتوانید جواب را پیدا کنید، پس حتما “Not Given” است. اگر از این توصیهها پیروی کنید، وقتی اصطلاحات کلیدی دقیقا یکسان را در متن و سوال پیدا میکنید به نتیجه گیری اشتباهی خواهید رسید ← یک چیزهایی پیدا کردم، بنابراین نمیتواند “Not Given” باشد، بلکه باید حتما True یا False باشد.
به یاد داشته باشید، سوالاتی که به ترتیب اطلاعات موجود در متن هستند در واقع این سوال را میپرسند: آیا این به معنای xyz است؟ بنابراین برای این سوالات همیشه می دانید که کدام بخش را باید با جزئیات بخوانید، خواه پاسخ True باشد، False یا Not Given.
وقتی شما جزئیات کلیدی را در متن پیدا کرده که با جزئیات کلیدی در سوال مطابقت دارد، صرفا نشانگر آن است که میدانید کجای متن را باید با جزئیات بخوانید – اما این کار جواب برای شما پیدا نمیکند. این جا همان جایی است که مطالب منعکس کننده یک آزمون غیر واقعی، مانع پیشرفت شما خواهند شد. این مطالب به شما آموزش می دهند تا صرفا واژهها را با هم تطبیق دهید و همین که یک کلیدواژه یا مترادف پیدا کردید، خواندن را متوقف کنید؛ چنین مطالبی شما را از مهارتهایی که نیاز است برای آزمون واقعی در خودتان پرورش دهید، باز میدارند.
آیلتس آزمونی منصفانه (fair)، معتبر (valid) و قابل اعتماد (reliable) است و سوالات آن به روشنی هدف آزمون را منعکس می کنند. برای کمک به توضیح روایی (validity) سوالات صحیح (True)، نادرست (False)، نامعین (Not Given) و همچنین نشان دادن این نکته که چگونه آنها کار می کنند، یک مثال مطرح کرده و برایتان مفصلا توضیح خواهیم داد.
مثال مطرح شده از یک پایان نامه خواهد بود. بیایید کسی را فرض کنیم که مشغول تحصیل در رشته مهندسی است و تصمیم گرفته تا پایان نامهای درباره تاثیر طراحی ساختمان (building design) بر تغییرات اقلیمی (climate change) بنویسد. او باید ابتدا پژوهشهایی انجام داده و منابع خوبی برای کسب اطلاعات پیدا کند و در هنگام نوشتن رساله اش باید به این منابع مراجعه کرده تا بتواند مطالبی در تایید ادعاهای خود فراهم کند. تصویر زیر منبعی را که او برای پشتیبانی از ایدههای خود استفاده کرده، نشان میدهد:
اینها چند جمله نخست رساله این فرد هستند:
استاد راهنمای (tutor) او در مورد رساله به او بازخورد (feedback) خواهد داد که بر اساس صحت (accuracy) و پایایی (قابلیت اطمینان reliability)، محتوای اطلاعات آن ارزیابی میشود. اگر چیزی را که او تا به اینجا نوشته است بررسی کنیم، متوجه اشکالاتی خواهیم شد. در جمله نخست، او مدعی شده است که Luke Howard ابداع کننده اصطلاح “Urban Heat Island” است. منبع را برای این اصطلاحات کلیدی اسکن کنید، سپس قسمت مرتبط با آن در متن را با جزئیات بخوانید. آیا منبع از این ادعای او پشتیبانی میکند؟
خواندن با جزئیات این بخش از متن به ما میگوید که Luke Howard در سال 1881 مطلب نگاشته است و این که “we now refer to … Urban Heat Islands”. بنابراین، این متن به ما میگوید که این اصطلاحی مدرن است و در دهه 1880 میلادی توسط Luke Howard ابداع نشده است. این منبع به ما میگوید این گزاره incorrect، یعنی False است و استاد راهنمای او احتمالا چنین نظری خواهد نوشت:
توجه داشته باشید که میتوانیم یک گزاره false را تصحیح کنیم؛ براساس متن میدانیم که این مطلب نادرست است و میتوانیم بگوییم که نسخه صحیح این گزاره چه چیزی باید باشد.
او در جمله دوم به صراحت میگوید که Luke Howard متوجه شد که صرف نظر از فصل سال، دمای شهرها از دمای مناطق خارج شهر بیشتر است. برای بررسی این اطلاعات، نخست باید منبع را در مورد آن بخش از متن اسکن کنیم که میگوید Howard چه چیزهایی را در مورد “دما در شهر” (temperatures in the city) و “در مناطق خارج شهر” (the country) در “فصول مختلف” (different seasons) کشف کرد. اینها عبارتهای کلیدی هستند اما فراموش نکنید که حتما باید مراقب synonyms هم باشید. آیا میتوانید synonym های “the country” و “seasons” را در متن پیدا کنید؟ بعد از این که اینها را پیدا کردید، قسمت مرتبط با آن در متن را با جزئیات بخوانید تا صحت گزاره دوم در رساله را بررسی کنید.
توجه داشته باشید که در هنگام خواندن با جزئیات در عبارتهای کلیدی توقف نکنید؛ حتما باید به خواندن ادامه داده تا بتوانید کل ایده مندرج در متن را پیگیری کنید. این متن به ما میگوید که Howard حتما متوجه تفاوتهای دمای میان شهرها و مناطق روستایی (rural areas) شده است، اما مدتها بعد از آن دریافتهایم که این پدیده در winter and summer یا همان “صرف نظر از فصول” (regardless of the season”) روی می دهد. بنابراین دومین گزاره او به وسیله این منبع تایید میشود و به معنای آن است که متن به ما می گوید این گزاره True است.
به شیوه ارجاع دادن (referencing) دقت کنید. برای مثال، “the difference in temperature” و “the phenomenon” هردو برای ارجاع دادن به ایدههای قبلی به کار میروند. وقتی متوجه جزئیاتی مانند این میشوید، میدانید که نویسنده هنوز دارد درباره همان ایده سوال حرف میزند و به همین دلیل شما باید به خواندن ادامه دهید تا سرانجام نویسنده به سراغ ایدهای جدید برود.
او در سومین گزاره خود، اظهار میدارد که کارشناسان در خلق بتن و آجر منعکس کننده حرارت برای مقابله با معضل گرمای بیش از حد در شهرها موفق نبوده اند. برای بررسی این مطلب باید پیش از هر کار دیگری، متن را برای یافتن جزئیات کلیدی اسکن کنیم: “experts”، “concrete” و “bricks” و بعد این بخش از متن را با جزئیات بخوانیم.
خواندن با جزئیات (detailed reading) این بخش از منبع به ما میگوید که او اشتباه دیگری مرتکب شده است. گرچه متن بیتردید از آجرها (bricks) و بتن (concrete) نام میبرد و بعلاوه به ما میگوید که کارشناسان درباره این مصالح به چه نتایجی رسیده اند، اما اصلا اشاره نمیکند که آیا این کارشناسان کوشیده اند مصالح مقاوم در برابر حرارت بسازند یا نه و آیا در این راه موفق شده اند یا نه. بنابراین، این منبع نمیتواند برای بررسی این اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد؛ ممکن است کوششهایی برای انجام این کار صورت گرفت باشد و این کوششها شکست خورده یا موفق شده باشند اما ما نمیتوانیم از منبع موجود در این مورد اطلاعاتی به دست بیاوریم. استاد راهنمای او در مورد این گزاره اینگونه نظر خواهد داد:
ایده کلیدی:
میتوانید یک گزاره False را تصحیح کنید، چرا که اطلاعات درست در متن نوشته خواهند شد. یک گزاره Not Given را نمیتوانید تصحیح کنید زیرا نمیدانید که آن گزاره true است یا false.
بنابراین سومین گزاره او Not Given است. به عبارت دیگر ادعا یا فکتی است که نمیتوان درستی آن را با استفاده از منبع موجود مورد بررسی قرار داد. توجه داشته باشید که ما دقیقا میدانیم به کدام قسمت متن با دقت نگاه کنیم، اما مساله اینست که یک فرد حرفه ای یا آکادمیک باید بتواند اطلاعاتی را که دارد میخواند، به درستی تفسیر کند. اینجاست که میتوانید اعتبار (روایی validity) سوالهای True, False, Not Given و ارتباط مستقیم آنها با مطالعه آکادمیک یا زندگی حرفه ای را به روشنی ببینید. مطالبی که در اینجا از آنها استفاده شد در واقع برگرفته از صفحه 58 کتاب The Official Cambridge Guide to IELTS هستند. تصویر زیر شبیه آن چیزی است که در آزمونهای تمرینی (practice tests) میبینید:
در آزمون واقعی یا در هنگام تمرین، یکی از شیوههای مفید این است که گزاره های موجود در سوالات را به عنوان فکتها یا ادعاهایی در نظر بگیرید که ناچارید صحت آنها را با استفاده از منبعی که در اختیار دارید (که در اینجا متن ریدینگ است) بسنجید. باز هم تاکید میکنیم که توصیههای مطرح شده در اینجا تنها درمورد مطالبی صدق میکنند که بوسیله آزمون نویسان ماهر نوشته شده باشند.
ایده کلیدی:
جواب خود را میتوانید در پاسخنامه به صورت حروف (T, F, NG) یا کلمات کامل (True, False, Not Given) بنویسید. فقط مطمئن شوید پاسختان کاملا قابل تشخیص باشد.