ایده های كلیدی معادل (Equivalent) در GT Task 1، واژه های “هدف یا مقصود” (Purpose) و “لحن” (Tone) هستند. یک كاندیدای بند 7 كسی است كه:
“Present a clear purpose, with the tone consistent and appropriate.”
(یعنی یک هدف واضح با لحنی یكدست و مناسب ارائه می دهد )
در حالی كه در بند 6 ، هدف “Is generally clear” است (یعنی به طور كلی واضح) و لحن (Tone) ممكن است “Inconsistent” (فاقد یكدستی) باشد. در تجربه، این دو اشكال ناشی از وقت نگذاشتن برای مطالعه دقیق وضعیتی (Situation) است كه در Task برای شما مطرح (presented) شده است. هدف از این اطلاعات، كمک كردن به ایجاد لحن (Tone) و واضح و روشن (Clear) كردن دلیل شما در رایتینگ است. اگر رایتینگ را بدون در نظر گرفتن دقیق وضعیت (Situation) آغاز كنید ممكن است در حین نوشتن، بعضی از جنبه ها را فراموش كنید و مقصودتان (Your purpose) نامشخص (Unclear) بماند.
وقتی حرف از لحن (Tone) به میان می آید، اشكالات اصلی به استفاده از واژگان كمپلكس (Complex) برای دستیابی به یک نمره بالا مربوط می شوند. فصل های واژگان (Vocabulary) و گرامر را دوباره مطالعه كنید تا ببینید چگونه این مساله ممكن است بر لحن (Tone) شما اثر منفی بگذارد و نمره شما را پایین بیاورد.
ایده كلیدی:
برای کسب بند 7 (نمره 7 آیلتس) یا بالاتر در General Training Writing Task 1 ، نامه شما باید یک هدف مشخص (A clear purpose) داشته باشد و لحن شما باید مناسب و یكدست باشد.
Your tone must be appropriate and consistent.
در فصل های پیشین، به شما توصیه كردیم نمره فعلی IELTS خودتان را به عنوان یک شاخص (Indicator) برای آن حوزه هایی در نظر بگیرید كه در آنها نیازمند بهبود عملكرد هستید. در رایتینگ، دیسكریپتورهای بندهای مختلف می تواند به خوبی یک تصویر جزئی از خلا بین سطح (Level) فعلی شما و سطحی كه می خواهید به آن دست پیدا كنید (Achieve) را ارائه دهد. خیلی مهم است كه چه به عنوان معلم، چه به عنوان زبان آموز با این معیارها آشنا شوید، بخصوص اگر احساس می كنید كه در رایتینگ خود هیچ پیشرفتی حاصل نمی كنید. توجه داشته باشید كه یک نگاه ریز بینانه به دیسكریپتورها به ما كمک کرد كه بفهمیم چقدر overview (دید كلی) در Task 1 شما حائز اهمیت است.
